من همانم که ز آرامش چشمان دلت
سردترم تنگ ترم
ز همه گل که در این خانه ی تنهای تو است
زردترم سنگ ترم
ز پرستوی خیالت که کشد پر به تماشای ستاره
که رود سوی دیار هر کرانه
من فقط وسوسه ی ((ما)) و رهایی
تو ولی...ای صد افسوس
فکر تنهای جدایی....
این همان شعر غریب است
که بوصل تو بگفتم
به خیال تو بخفتم
من برایت بهترین عاشق
ز هر عشاق
برایت جرعه ای از ماه می ریزم
ز چشمانم دل و صد راز لبریزم
تو ای محبوب قلب من
مرو ای روشنی بخشم
که هیچم بی تو و در درد می پیچم
تو این شعر مرا در گوش
مکن ((مینا))ی خود مثل تمام
لیلیان باد فراموش....
بشو(( بی دل )).... بشو با من هم آغوش
که این عالم پر از ننگ است
مگو ای دل روم
گویا دلت سنگ است!
بیا با من صدایم
هم نوایم
این دلم تنگ است....
این دلم تنگ است........
از این که لطف کردید و دلنوشته ی من حقیر و خوندید خیلی ممنونم
سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...
...آواره سر گردان...
سلام مینا جان ...
وب لاگت قشنگه عزیز ...
زیبا و جالب نوشتی ...
خوشحال می شم به من هم سر بزنی ...
موفق باشی
یا علی مدد ...
سلام مینا جانم
وبلاگت؛شعرات؛عکسات و... خیلی قشنگن
امیدوارم قشنگتر هم بشن
سربلند باشی
عاطفه
سلام مینا جان . خیلی خوشمل بود . ببین . آدرس امیر رو میخوام . همونی که توی آدرسش ساحل داشت . اگه داری برام آف بذار .
قربونت
سلام مینا جان
ممنونم که به من سر زدی.
منم اومدم و همه ی افکارتو خوندم و خوشم اومدم و برات نگاهمو جا گذاشتم.
دوباره بهم سر بزن
موفق باشی عزیز
سلام مینا جان
مطالب جدیدت خیلی قشنگن بهت آفرین می گم
دوست دارت رضا